تبدیل ، بیماری واگیردار یهودی .
بعد از اینکه خداوند در آیه ی 211 سوره بقره از نشانه های روشنی که به بنی اسرائیل داده است ، سخن میگوید ، به گناه تبدیل که بنی اسرائیل به آن مبادرت ورزیده اند ، نیز اشاره میکند . گناه تبدیل همان دنیایی را میسازد که در روایت رسول خدا محبت به آن ریشه ی همه ی خطاهاست . گناه تبدیل بکارگیری امکانات مادی و معنوی در راه گناه و برای تمرد از تعالیم انبیاء است . از آنجاییکه بنی اسرائیل و یهود سابقه دارترین مردمان در گناه و نافرمانی اند ، و از آنجاییکه گناهکاران دوست دارند دیگران نیز در مسیر آنان و پا جای پای آنان گذارند ، امروزه به حیل گوناگون این بیماری خطرناک را که خداوند شدت عقاب خود را برای آن اعلان کرده است ، موذیانه و مرموزانه به جان مردم ما تزریق میکنند . گناهان یهودی همچون بیماریهای مسری و واگیردار ، از فردی به فردی دیگر و از جامعه ای به جامعه ا ی دیگر قابل سرایت است . لذا همه ی آنانی که گرفتار مرض تبدیل شده اند باید بدانند که عذاب شدید خداوند تنها برای یهودیان مبدل نیست . خداوند نمیفرماید که تنها یهودیان را به خاطر گناه تبدیل عذاب میکنم . خداوند میفرماید : و من یبدل نعمة الله ، هر کسی که نعمت خدا را تبدیل کند . واضح است کلمه ی – من – به معنای هر کسی ، شامل بنده و شما هم میشود . این یک سنت جاریه است . هر کسی ، هر گروهی و هر اجتماعی که به بیماری تبدیل مبتلا شود ، باید منتظر عذاب شدید پروردگار باشد ، بداند که عقاب الهی بسراغ او نیز خواهد آمد .
آرایشگری ، فریب و معکوس سازی .
علت این گناه بنی اسرائیلی و این بیماری مسری یهودی را در آیه ی 212 سوره بقره بجویید . ببینید ویروسی که مرض تبدیل را در جان فرزندان حضرت آدم علیه السلام قرار میدهد ، کدام است ؟ و از چه ویژگیهایی برخوردار است ؟ خداوند در بیان علت این درد از کلمه ی - زین - استفاده میکند . میفرماید : زین للذین کفروا الحیوة الدنیا ، از حربه های کارآ که شیطان از آن بهره میبرد ، صنعت آرایشگری است . قرآن از زبان شیطان در حالی که قسم میخورد با تاکید میگوید : لازینن لهم فی الارض (آیه ی 39 سوره ی حجر ) . از ابزار های مهلک و قتال که شیطان با آن بسیاری را به جهنم فرستاده است و بسیاری را همین لحظه در مسیر جهنم قرار داده است ، تزیین است . و تزیین از مقوله ی فریب و به معنای معکوس جلوه دادن است . آنچه که وادار میسازد تا آدمی به خواسته های شهوانی تن دهد ، پا روی حق بگذارد ، برای محقق ساختن آمال پست و دنیوی اش میلیونها نفر را در رنج و آزار قرار دهد ، شهر ها را ویران سازد و مردمان را به قتل برساند ، دین خدا و کتاب الهی را نیز در خدمت اهداف پلید خود قرار دهد ، چیزی نیست جز تزیین . شیطان زندگی دنیوی را زینت میکند ، خوشگل نمایش میدهد ، بقول معروف هوش از سر آدمی میبرد . یهودیان بواسطه ی اینکه فریب شیطان را خوردند و در دام تزیین قرار گرفتند ، دچار گناه تبدیل شدند ، دست به تحریف زدند ، آیات الهی را تغییر دادند ، عباراتی را که به دست خود نوشتند ، به خدا نسبت دادند ، خداوند مهر ذلت و مسکنت بر پیشانی شان زد ، و بقول تفسیر ارزشمند المیزان - اکل بعضهم بعضا - یکدیگر را جویدند ، - و ذهاب السوءدد ، آقائیشان از دست رفت ، - و فناء السعادة - و سعادتشان تباه شد . مجدد تذکر دهم که دام تزیین نیز تنها برای یهودیان پهن نشده است . خداوند نمیفرماید : زین للیهود الحیوة الدنیا - بلکه میفرماید : زین للذین کفروا الحیوة الدنیا . کلمه ی - کفروا - شامل هر فردی است که حقیقتی از حقایق دینی را نادیده انگارد ، نعمتی از نعمتهای الهی را تغییر دهد ، این فرد ممکن است یهودی باشد ، نصرانی باشد ، و ممکن است مسلمان باشد ، فرقی ندارد . اگر مراقبت نکنیم هر لحظه امکان گرفتار شدن در دام تزیین برایمان وجود دارد .
برای اینکه متوجه شوید که در دام تزیین قرار دارید یا نه . ببینید در دلتان نسبت به بلال ، عمار ، ابوذر و مقداد چه احساسی دارید ؟ آنان را دوست دارید یا نه ؟ آیا محبتی از اویس قرنی در دلتان هست یا نه ؟ چه احساسی نسبت به جماعت مومنین و مومنات دارید ؟ وقتی اسم سید مرتضی و سید رضی به گوشتان میخورد ، اسم شهید ثانی را میشنوید ، چگونه میشوید ؟ ببینید در دلتان شهید فهمیده را دوست دارید یا نه ؟ آیا نام شهید تندگویان دلتان را میلرزاند یا نه ؟ وقتی مفهوم مجاهد ، ایثارگر و شهید را میشنوید ، چگونه اید ؟ پاسخ شما به هر یک از این پرسشها ، میگوید که شما در دام تزیین قرار دارید یا نه . خداوند ملاک و معیاری را برای گرفتاران دام تزیین بیان میکند ، میفرماید : و یسخرون من الذین آمنوا . آنهایی که حیات دنیا برایشان زینت داده شده و حالا از امکاناتی برخوردارند و عناوینی را با خود یدک میکشند ، مقیاسی که برای ارزشگذاری و ارزیابی مفاهیم و افراد بکار میبرند ، از جنس همان دنیای زینت داده شده است . اینان علاوه بر اینکه هیچ محبتی نسبت به مردم مومن و هیچ علاقه ای نسبت به خصلت های الهی انسانی ندارند ، به تمسخر مومنان نیز میپردازند . ارزشهای معنوی ، انسانی و الهی را زیر سوال میبرند و با ایجاد خدشه در اصالت و طهارت دارندگان این ارزشها زمینه ی استهزاء و دست اندازی را فراهم میآورند .
در این راستا ، مطالعه ی جدی صنعت طنز و القاءآت نامحسوسی که از سوی نویسندگان و بازیگران بر روح و روان جامعه ی بشری اثر گذارده است ، جای طرح و پیگیری دارد .